کلان داده (Big data) و نقش آن در بازاریابی مدرن
کلان داده (Big data) و نقش آن در بازاریابی مدرن

کلان داده (Big data) و نقش آن در بازاریابی مدرن، بازاریابی مدرن وابستگی بسیار زیادی به اطلاعات دارد. در این میان اهمیت کلان داده‌ها (Big Data) هر روز بیشتر از گذشته می‌شود. در ادامه در خصوص اهمیت کلان داده‌ها در ایجاد ارزش برای خریداران و نه هدف‌گیری آن‌ها، بیشتر بخوانید.

کلان داده‌ (Big Data) وعده‌های زیادی به صنعت بازاریابی داده‌ است. اصلی‌ترین وعده، پاسخ به دو سوال اساسی است. اول اینکه با کمک آن‌ها بتوان فهمید چه کسی، چه محصولی را در چه زمانی با چه قیمتی می‌خرد؟ و دوم اینکه چگونه می‌توان بین محصولی که مشتریان می‌بینند یا در موردش شنیده یا می‌خوانند، و چیزی که نهایتا می‌خرند یا مصرف می‌کنند، ارتباطی منطقی پیدا کرد؟

پاسخ به این دو سوال، بازاریابی را بسیار اثرگذارتر از روش‌هایی مثل هدفگیری و شناسایی مشتری می‌کند؛۱‍ روش‌هایی که نیمی از بودجه بازاریابی را هدر می‌دهند.

بازاریاب‌ها برای یافتن پاسخ باید آموزش ببینند تا بتوانند از کلان داده‌ها در این مسیر و برای پیش‌بینی خرید بعدی مشتریان، بهره ببرند. در این راه، بازاریاب‌ها باید تلاش کنند در تشخیص الگوی مصرف هر مشتری و شناخت علاقمندی‌ها، خواسته‌ها و عادات خرید و مصرف او، موفق و بهینه عمل کنند. نتیجه، جزییاتی دقیق و کامل از عملکرد مصرف‌کننده‌ها و امکان پیش‌بینی خریدهای بعدی آن‌ها خواهد بود.

اما بسیاری از صنایع در تلاش برای تشخیص سریع‌تر اهداف مشتری‌ها، با حقیقتی نگران‌کننده روبرو شده‌اند. تکنیک‌های مورد نظر برای پیش‌بینی خریدها و جذب مشتریان، تنها برای بازه‌های کوتاه‌مدت نتیجه‌بخش است. در این بازی، رقابت بازاریاب‌ها برای شناسایی حرکت بعدی مشتریان به توازن رسیده و تلاش‌ها بر کسب سود حاشیه‌ای متمرکز شده‌اند. نتیجه، رقابتی بی‌برنده در بازه‌ی رمانی کوتاه‌مدت است. همه در بازه‌های زمانی میان‌مدت و بلندمدت دوشادوش هم در حرکت به سوی برابری پیش رفته و هیچ‌یک از مدعیان مزیت رقابتی پایداری برای پیروزی در اختیار ندارند.

البته معنی گفته‌های بالا، توقف تلاش شرکت‌ها برای پیش‌بینی بهینه‌تر رفتار مشتریان نیست؛ اما زمانی که همه‌ی رقبا مشغول همین تلاش هستند و در شرایطی که ماندن در بازی هم پاداش‌های خودش را برای صنایع مختلف دارد، حداکثر نتیجه‌ای که از این تلاش به دست می‌آید، کسب درآمد بالاتر از حد میانگین خواهد بود. در بسیاری صنایع از جمله گردشگری، بیمه، ارتباطات، موسیقی و حتی خودروسازی، تکنیک‌های بازاریابی به حدی پیشرفت کرده که رقبا به سطحی برابر در قدرت جذب مشتری رسیده‌اند. مهم‌ترین و تنها مولفه‌ی باقیمانده برای جذب مشتری بیشتر، قدرت پیش‌بینی رفتار مصرف‌کننده‌های نهایی است.

برای دست‌یابی به این مزیت رقابتی، برنامه‌های بازاریابی، به تحلیل اطلاعات کلان داده‌ها برای پاسخ به سوالات استراتژیک درباره‌ی چگونگی جذب بیشتر مشتریان و ایجاد حس وفاداری و برقراری ارتباط پایدار با آن‌ها، نیاز دارند؛ ارتباطی که بتواند با پایداری در بلندمدت، نیازهای مشتریان را در مقابل رقبا، مرتفع کند.

سوال‌های استراتژیک یادشده، به موارد مهمی همچون کشف روش‌های ایجاد حس وفاداری در مشتریان کمک شایانی می‌کنند. در شرایط فعلی، قیمت‌گذاری مناسب برای جذب بیشتر مشتری، کارساز نیست، بلکه باید راهی برای ایجاد ارزش بیشتر در محصولات و خدمات پیدا کرد که مشتریان قدر آن را بدانند. یافتن روش‌هایی برای عدم رغبت مشتریان به امتحان کردن یا انتخاب محصول و خدمات رقیب، استراتژی‌ای بسیار مهم‌تر از تبدیل مشتریان رقیب به مصرف‌کنندگان کالاها یا خدمات خود است.